جدول جو
جدول جو

معنی خوک چران - جستجوی لغت در جدول جو

خوک چران
چرانندۀ خوک. شبان خوک. حافظ خوک، لقبی اهریمنی عیسویان را. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خون چکان
تصویر خون چکان
ویژگی آنچه از آن خون می چکد
فرهنگ فارسی عمید
(چَ)
عمل خوک چران. حالت خوک چرانی. عمل چرانیدن خوک
لغت نامه دهخدا
(کِ گِ)
خاک سنگین. این ترکیب از یک نظر قدیمی درباره عناصر نشأت گرفته است و آن این بوده که قدماء ترتیب قرار گرفتن عناصر را بر این نهج می دانسته اند: خاک بواسطۀ ثقل خود در زیر همه عناصر است. بر روی آن آب بواسطۀ آن که سبکتر از خاک است قرار دارد، و بر روی آب باد (هوا) بواسطۀ سبکی و بر روی باد (هوا) آتش است:
مر آتش سوزان را مرباد سبک را
مرآب روان را و مر این خاک گران را.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(خوَیْ / خَیْ / خِیْ / خُیْ)
عرق ریزان:
ای پیکر منور محرور خوی چکان
ثعبان آتشین دم و روئینه استخوان.
خواجوی کرمانی
لغت نامه دهخدا
(خِ / خُ رَ / رِ پَ سَ)
خون چکاننده. قطره قطره فروریزندۀ خون. آنکه خون از وی چکد. (یادداشت بخط مؤلف).
- چشم خون چکان، چشم سخت گریان. (یادداشت مؤلف).
- دل خون چکان، دل سخت غمین. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سور چران
تصویر سور چران
آنکه دایما در فکر سور خوردن باشد سوری، مفت خور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گو چران
تصویر گو چران
آنکه گاوان را بچرا برد گاوبان
فرهنگ لغت هوشیار